شطرنج یکی از بازی های مهیجی است که امروزه با استقبال بسیار زیادی از سراسر کشور خصوصا جهان مواجه شده است و به همین علت اکثر افراد در رده های سنی مختلف به دنبال یادگیری این بازی جذاب هستند
اما در این مقاله ما قصد داریم برای شما علاقمندان بیشتر پیرامون شطرنج صحبت کنیم پس با ما همراه باشید
آیا شطرنج یک بازی ایرانی است ؟
فردوسی در شاهنامه، هندیها را پدید آورندهی بازی شطرنج میداند و چنین میگوید که در زمان خسرو انوشیروان ساسانی، فرستادهی شاه هند، بازی شطرنج را به ایران آورد و از دانایان ایرانی خواست که راز این بازی را بگشایند سرانجام، بزرگمهر، وزیر خردمند انوشیروان، به راز شطرنج پی بُرد و آن را به درستی بازی کرد. اما شگفت است که این داستان شاهنامه، با همه گیرایی و کششهای داستانی که دارد، افسانه ای است و ایرانیان بسیار پیشتر از روزگار خسرو انوشیروان شطرنج را میشناختند و چه بسا خود پدید آورندهی این بازی بودهاند.
٣٠٠ سال پیش از انوشیروان هم شطرنج را میشناختیم
کهنترین سندی که در آن از واژه شطرنج سخن رفته است، «کارنامهی اردشیر بابکان» نام دارد. این کتاب در سال ۶٠٠ میلادی به زبان پهلوی نوشته شده است. در آنجا میخوانیم که در زمان اردوان پنجم، واپسین پادشاه اشکانی(٢١۶- ٢٢۶ میلادی)، درباریان ایران شطرنج بازی میکردند. اردوان از دانایان دربار خواسته بود که آیین شکار و چوگان وچترنگ(شطرنج) و دیگر هنرها را به اردشیر بیاموزند. بنابراین، دستکم ٣٠٠ سال پیش از روزگار انوشیروان ساسانی، ایرانیان شطرنج را میشناختند. از این رو، روایت شاهنامه دربارهی پدیداری شطرنج و چگونگی آشنایی ایرانیان با آن، نمیتواند درست و پذیرفتنی باشد.
———————————————————————————————————–
جهت ورود به سامانه آموزش مجازی باشگاه شطرنج ایران کلیک کنید(ترم اول رایگان)
https://el.shatranjiran.com/
———————————————————————————————————–
افزون بر «کارنامهی اردشیر بابکان»، ٢ نوشتهی دیگر به زبان پهلوی در دست هست که هر دو به شطرنج و بازی نرد پرداخته اند و درباره ی این دو بازی آگاهیهای بسیاری به دست دادهاند. نخست کتاب کوچکی به نام “ماتیکان شترنگ” (چیترنگ) است و دیگری “چارشن شترنگ” (گزارش شطرنج)
آیا شطرنج را هندیها پدید آوردند؟
در بیشتر دانشنامهها و کتابها چنین آمده است که بازی شطرنج ساخته ی هندیها است و از سرزمین آنها بود که این بازی به گوشه و کنار جهان راه یافت. اما چنین برداشتی، با اسناد کهن تاریخی هم خوانی ندارد. چرا که کهنترین سندی که از پدیداری شطرنج در هند در دست هست، ٣٠٠ سال پس از «کارنامهی اردشیر بابکان» نوشته شده است. پس ایرانیان بسیار پیشتر از هندیها شطرنج را میشناختند.
دیرینه ترین نوشتههای هندی درباره ی شطرنج، یکی «حکایت سوباندهو» است که در سالیان نخست سده ی ٧ میلادی نوشته شده است؛ و دیگری «داستان بانا» است که نگارش آن به همان سده ی ٧ میرسد. در «حکایت سوباندهو» تنها به مُهرههای شطرنج اشاره شده است و در «داستان بانا» از آموزش شطرنج در زمان یکی از پادشاهان بخش شمالی هندوستان سخن رفته است.
آشنایی ایرانیان با بازی شطرنج به روایت شاهنامه
با همه ی اینها، داستان فرستادن شطرنج به ایران و رازگشایی آن از سوی بزرگمهر، از دلانگیزترین داستانهای بخش تاریخی شاهنامه به شمار میرود. در آنجا میخوانیم که «رای» هند، فرستادهای به دربار خسرو انوشیروان راهی میکند و پیشکشهایی گرانبها برای شاهنشاه ایران میفرستد. همراه پیشکشها، تخته و مُهرههایی بود. شاه هند نوشته بود که اگر خردمندان دربار ایران راز این بازی را دریافتند و درست به جای آوردند، ما باج و خراجی که شاه فرموده است به دربار ایران خواهیم فرستاد. اما اگر در برابر دانش ما تاب نیاوردید و در این آزمون شکست خوردید، شما باید به ما باج بپردازید.
فرستاده ی رای هند صفحه ی شطرنج و مُهرههای ٢ رنگ آن را، که سفیدش از عاج و سیاه آن از چوب ساج ساخته شده بود، نزدیک انوشیروان گذاشت. شاه پس از چندی نگریستن به آن، از فرستادهی رای هند دربارهی تخته ی شطرنج و مُهرههای آن پرسشهایی کرد. سپس یک هفته زمان خواست تا راز این بازی را بگشاید و به او گفت که روز هشتم برای گرفتن پاسخ خود به دربار بیاید.
انوشیروان آنگاه دانایان دربار را فراخواند و تخته ی شطرنج را در میان گذاشت و دربارهی شیوه ی چیدن مُهرهها با آنها به رایزنی پرداخت. اما هیچکدام نتوانستند راز این بازی رابیابند. سرانجام پس از گذشت چند روز، همه با چهرههایی گرفته دربار را ترک کردند.
هنگامی که بزرگمهر به دربار آمد و شاه را گرفته و تلخکام دید، از او پرسید که چه دشواری پدید آمده است؟ انوشیروان داستان فرستادهی رای هند را به او گفت. بزرگمهر پاسخ داد که راز این بازی را خواهد گشود:
به کسرا چنین گفت کای پادشاه / جهاندار و بیدار و فرمانروا
من این نغز بازی بهجای آورم / خرد را بدین رهنمای آورم
تنها یک روز و یک شب پس از آن، بزرگمهر خردمند به راز بازی شطرنج پی بُرد. سپس از شاه درخواست که فرستاده ی رای را نزد خویش بخواند تا راه و رسم بازی را ببیند. بزرگمهر در برابر فرستاده ی رای، همه ی مُهرههای شطرنج و جایگاه هریک را بازگفت. انوشیروان از دانایی و خرد بزرگمهر چنان شادمان شد که جامی پُر از گوهر شاه وار و اسبی با زین و برگ به او داد و وزیر دانشمند خود را آفرینها گفت. درحالیکه فرستادهی شاه هند، سخت شگفت زده شده بود:
غمی شد فرستادهی هند سخت / بماند اندر آن کار هشیار بخت
شگفت اندر آن مرد جادو بماند / دلش را به اندیشه اندر نشاند
که این تخت شطرنج هرگز ندید / نه از کاردانان هندی شنید
چگونه فراز آمدش رای این؟ / به گیتی نگیرد کسی جای این
در نوشتههای پهلوی نیز داستانی همانند داستان شاهنامه آمده است، با این افزوده که پس از آنکه بزرگمهر راز شطرنج را گشود، فرستادهی هند ٣ دست با او بازی کرد و در هر ٣ بار بزرگمهر پیروز شد. فرستاده ی شاه هند، ناگزیر توانایی و هوش او را ستود. اما در شاهنامه از بازی میان بزرگمهر و فرستاده ی هندی سخنی نرفته است.
شیوهی بازی شطرنج در گذشته
این نیز گفتنی است که در گذشته شیوهی حرکت برخی از مُهرهها و جای آنها با شطرنجی که اکنون بازی میشود، تفاوت اندکی داشت. در آغاز بازی، شاه سفید در خانهی سفید ووزیر سفید در خانهی سیاه بود. امروز وارون آن بازی میشود. در گذشته وزیر، تنها یک خانه میتوانست حرکت کند. اما امروز هرچند خانه که بخواهد. حرکت مُهرهی فیل نیز در گذشته با امروز تفاوت میکرد و تنها ٣ خانه میتوانست پیش برود…
از شما سپاسگذاریم که تا این بخش از مقاله با ما همراه بوده اید و به شما توصیه می کنیم حتما از سایر مقالات ما نیز بهره لازم را ببرید
با ما همراه باشید